بيانيه شماره ۳ چهار سازمان ايران گرا

بيانيه « چهار سازمان ايران گرا» به مناسبت « روز کارگر»

اعلام پشتيبانی از کارگران ايرانی و از کنشگران حامی حقوق آنان

هم ميهنان گرامی،

می گویند که ستم رفتگان با ادامه ستم به آن خوی می گيرند. هستی تلخ ما ايرانيان نيز، در اين چهل سال چيرگی اهريمن اسلامگرا بر کشور، آن بوده ، که به دردها و رنج های خويش و هم ميهنان خو کرده ايم. يکی از رنجديده ترين بخش های ملت بزرگ ايران در اين چهار دهه فرمانروايی ضحاک بر ايرانشهر، کارگران بوده اند، که سرنوشت دردناک آن « سازندگان راستين ايران»، از وجدان ها به فراموشی رفته است. 

کارگر ايرانی، که پيش از انقلاب ويرانگر ٥٧، روز بروز راه پيشرفت و سربلندی را فراز می رفت، امروزه در رنج و خواری باورنکردنی بسر برده و اگر بانگ واخواست برآورد شکنجه و سرکوب می شود. آزار بی پايان و روشمندانه کارگر ايرانی تنها بدست رژيم اسلامی نمی انجامد، بلکه آن دسته از کارفرمايانِ دزد و رانت خوار و وابسته به رژيم نيز در اين بهره جويی و بی وجدانی همدست شده اند. کارگر ايرانی، بامداد که از خانه برون می رود، نمی داند که آيا تندرست به خانه بازخواهد گشت يا نه و آيا می تواند، به رغم مزد ناپرداخته، جگرگوشه های خويش را از تنگدستی و خواری دور بدارد. آنچه بر کارگران هفت تپه، چيت سازی بهشهر، فولاد خوزستان، هپکو اراک، خاتون آباد و ... رفت، دل هر ايرانی مسئول و مردم دوست را به درد می آورد.

در اين نگاه بايسته است که يادی از برخی نمايندگان خودخوانده کارگران نيز به ميان آيد، از طيف « چپ وابسته و واپسگرا»، که پادشاه پيشين ايران «ارتجاع سرخ» نام نهاده بود. آن خِرَدستيزان ايدئولوژيک و ايران گريز، که با اسلامگرايان، اين دشمنان خونی و تاريخی ايران، در کينه و کوردلی همدست شده بودند تا بنياد ملت ايران را براندازند و برداشت ماليخوليايی خويش از « ديکتاتوری کارگری» را برپا  سازند. با اين کينه توزی و براندازی اما شالوده زندگی آبرومندانه کارگر سربلند ايرانی، که از مزد بسزا تا سهم در سود کارخانه بهره مند گشته بود، نيز يکسره ورافتاد.

تلخ شوخی تاريخ اما آنکه، خود آن « چپ وابسته و واپسگرا»، که خويش را به بستر «استکبارستيزی» اسلامگرايان انقلابی نزديک تر می ديد تا به سياست های  « سازندگی شتابان»، « رفاه همگانی» و « زندگی مدرن» دولت شاهنشاهی، بدست همان اسلامگرايان به هراسناک ترين شيوه شکنجه و کشتار شد، آن هنگام که شيرازه کشور نيز از هم گسست و ايران به اين دوزخ چهل ساله درافتاد.

آنچه امروز کارگران ايرانی نياز دارند، سازمان ها و اتحاديه های کارگری ناوابسته ای ست که در پوشش چتر يک قانون اساسی مردمسالار و غيرايدئولوژيک از حق و هوده کارگر ايرانی به بهترين شيوه پاسداری کنند. ما چهار سازمان ايرانگرا، از پيدايش چنين بستری با سرآمد توان پشتيبانی کرده و با تلاش سياسی خويش آينده کشور را بسويی خواهيم برد، که زندگی کارگر ايرانی بر رفاه، سربلندی و سازندگی استوار شود.

پاينده ايران، زنده باد ملت بزرگ ايران

حزب مشروطه ايران ( ليبرال دمکرات)

شبکه فرشگرد

جنبش فر کیانی

جنبش رنسانس (نوزايی) ايرانی

اول مه ٢٠٢٠

 

فقر و محرومیت

tokhmmorgh.jpg

بحران آب در ایران

aab1.jpg

جشن های ایرانی

shirini2.jpg